گفتگوی صمیمانه با حاج آقا گلچین به مناسبت آغاز ماه محرم
ماه محرم آغاز می شود و دوباره صداها و نواهای گرم مداحان و ذاکرین اهل بیت (ع) از تکیه و مسجد و پخش ماشین جوانان به گوش میرسد. ماه محرم بهانه ای بود که با اولین مداح اباعبدالله تکیه محله شهر به گفتگو بنشینیم.
*آقای گلچین لطفا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید:
– بنده محمدرضا گلچین متولد ۱۳۳۶ تقریبا ۵۲سال است که افتخار ذاکری حضرت سیدالشهدا(ع) را دارم و این از برکات دعای خیر پدر و مادرم است . من ۳ ساله بودم که مادرم مرا برای خواندن قران پیش همسایه مان فرستاد آنجا قران خواندن یاد گرفتم، بطوری که وقتی ۶ ساله شدم کل قرآن را می خواندم و تقریبا ۳ جزء آخر قرآن رو حفظ شدم . در همین سن من رو پیش ملا فرستادن و من کتاب حافظ را میخواندم و هر صفحه کتاب حافظ رو حفظ می کردم و تقریبا بیش از نیمی از اشعار حافظ را حفظ کردم. هم قران می خواندم و هم حافظ حفظ بودم یعنی عملا خواندن بلد بودم و نوشتن نمیدانستم . وقتی ۷ ساله شدم وارد دبستان (شهدا در محل الان خانه معلم ) شدم اولین روز دبستان ناظم مدرسه به نام آقای سید محمد مستقیمی سر صف پرسیدن کسی هست قرآن بخونه من دستم رو بالا بردم یه نگاهی کرد به من و گفت بیا ببینم و گفت از هرجای قران خواستی بخون. اون موقع هم بلندگویی نبود و با صدای رسای خودم خواندم و این زمینه شد تا آخرین سال ششم هر روز من قران می خواندم و در سال اول ۲۷ جایزه گرفتم و این زمینه ای برای کار ما شد.
*چگونه به سمت مداحی رفتید؟
– خونه خالم روضه بودشوهرخالم قبل از اینکه مجلس روضه شروع بشه به من گفت که قران میخونی و من برای اولین بار سوره قران را پشت میکروفن خوندم و از فردا قرار شد چندتا شعر هم بخونم و این حدود ۷ سالگی شروع کار مداحی من بود. در محله ما زمین خاکی و خالی بود که شبها روضه میخواندن و من شروع کردم قبل از منبر آقایون شروع به خواندن کردم و شد تقریبا حالت رسمی و جلوی بیمارستان نوریه خانه ای بود که ۱۰ روز روضه میخوندن و من اونجا خوندم واین شد شروع کار مداحی من بود.بعدا جلسه دعای ندبه خوندم در دبیرستان سرصف گاهاً مناسبتی بود میخوندم و اینها لطفی بود که خداوند در زمینه کار من کرد.گاهی وقت ها این بیت شعر رو تکرار می کنم
عمریست به خوان تو نمک گیر شدم
دائم سرسفره شما سیر شدم
هر شخص جوانی اش به راهی طی شد من هم درخانه شما پیر شدم اولین هیئت روی تکیه محله شهر اومدم.و اولین سال منزل آقای خوشرو خوندم قدم به سینه زن ها نمیرسید من رو روی پله اول منبر گذاشتند مردم منو نمیدیدند منو روی پله دوم گذاشتند و اولین سالی بود که در هیئت سینه زنی میخوندم و بعد ازاون که یک مداح رسمی شده بودم خیلی جلسات میرفتم وقتی که نگاه میکنم بطور میانگین روز یک جلسه داشتم و این نعمتی است.
*شعرها رو چه جوری یادتون می موند؟
– یک حدیثی است العلم فی الصغر کل نقش فی الحجر علمی که در کودکی انسان یاد بگیرد عین نقشی است که روی سنگ کنده بشه. اولین کتابی که به من دادند کتابی بود به نام صاحب الزمان امام غائب و این کتاب را حاج غلامحسین مهرابی که رئیس بانک ملی وقت بود و زمینه ورود من شد و قرار شد صبحهای جمعه دعای ندبه بخونم..اولین سری که با پدر و مادرم مشهد رفتیم یکسری کتاب مداحی خریدم. یک دفتر از کرمان را بردم و صبح های زود به صحن ها میرفتم و مداح ها که میخوندن من تمام شعرها رو یادداشت میکردم و قتی کرمان اومدم یک دفتر پر از نوحه های جدید داشتم و این زمینه رشد من شد.آنچه یاد گرفتم از پای منبر بزرگوارانی بود که اهل منبر بودن و من پای منبر آنها کسب فیض کردم.
*بیشترین تاثیررو چه کسی در مداحی روی شما داشته است؟
– متاسفانه استاد مداح نداشتم آقای مهرابی مشوق من در کار بود. گاهاً شعر و مطلب به من میداد . آقای سید محمد توحیدی از بزرگواران بود که بیشترین تاثیر رو از ایشون گرفتم اما سبک کاری مخصوص به خودم رو داشتم.آقای حقیقی پسر آیت الله حقیقی اول دبیرستان یک جلسه درخانه گرفتن و تعدادی از بچه های مداح رو دعوت کردندو سرود کار میکردیم و اولین شعری که تک خون بودم در وصف امام رضا(ع) بود. سرودی درباره امام زمان (عج) تمرین کردیم عربی- فارسی بود که جواب اون “قدولدالحجه ابن العسکری – فبشر شیعه اثنی عشری” بود.شعرهای طولانی بود و عربی خوندن اون برای مردم کرمان چیز جالبی بود و همون سال نوحه ای گرفتم که ذکر مال صامت بروجردی است و اون شعر هم عربی- فارسی است که در همین سالهای اخیر نزار قطری خوندش. مال ۴۰ سال قبل در منزل حاج آقای خوشرو خوندم و مدتها گل کرده نوحه های شهر بود.انا مجنون حسین، انا محروم حسین همون شعر است.
*آیا اهل مطالعه هم هستید:
– الان که دیگه پیر شدیم و چشممون ضعیف شده حداقل ۱۰ صفحه هر روز مطالعه میکنم از کتاب های مختلف حدیث، روایات، شعر، تاریخ و …. مداحی که مطالعه نداشته باشد مثل مغازه ایست که خالی باز شده است. متاسفانه کار فعلی مداحی این شده که دنبال مطالعه نمیروند و دنبال کار راحت هستند. یک زمانی ادعا داشتم بالای ۴ هزار بیت شعر حفظ هستم و اینوقت تنها به شعر نبود و اون زمان بیش از ۶۰ حدیث را عربی و فارسی حفظ بودم و در دوران دبستان قران را با معنی میخوندم.اولین کاری کردم آیه کریمه مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ خطاب بهشتیان به جهنمیان است : “که چی شد شما رو بردن به جهنم و اونموقع معنی میکردم.
* آیا تاکنون کلاس مداحی داشته اید؟
– خودم رو در اون حد نمیبینم اما گاهی تجربیاتم رو به دوستان منتقل میکنم.
* آیا توانستید برای امام حسین(ع) کاری بکنید؟
– نمیدونم. ولی فقط دلم به این خوش است که تا حالا نگهمون داشتن و امیدواریم قبول شده درگاه شون بمونیم. عقیده ام این است که اگر نمیخواستن نمیشد و اگر این لیاقت در پدر و مادرم نبود ما واسطه خیری بعد از اونها نبودیم. امیدوارم اینقدری که پذیرفتنمون رهامون نکنند.
* عامل پیشرفت خودتون رو چی میدونید؟
دعای پدر و مادرم و احترام به بزرگترها
متاسفانه ما اونوقت ندیده خریدیم ویعنی زحمتی که میکشیدیم ندیده خریدیم. خونه ما در آخرین نقطه شهر کرمان یعنی آخر خیابان شهدا بود و اون زمان عباسعلی فعلی و خیابان جامی فعلی فاصله حدود ۶-۷ کیلومتر باشد من هر صبح از خانه پیاده حرکت میکردم و قتی عباسعلی میرسیدم اذان صبح بود و با ناامنی اون زمان و دوباره پیاده برمیگشتم و مدرسه میرفتم. اعتقاد دارم اینها چیزی ورای جو فکری حالا به دور است. مسجد صاحب الزمان مثل حالا نبود ساعت ۱۲٫۵ -۱ میرفتم خونه اینقدر شبها قسمت مقبره آیت الله خوابیدم و دعای ندبه میخوندم و برگشتم .عقیده من این است ادبم را نسبت به آستان مقدس اهل بیت خیلی داشتم. اگر در روز از ۱۰ محلی که به نام سیدالشهدااست به امام حسین سلام میدهم. اینها خونه امام حسین است مخصوصا تکیه محله شهر .
*مهمترین خواسته تون چیه؟
– یکی از خواسته هام اینه که آقا عنایت کند مرگ منو در حال روضه خوندن برای امام حسین (ع) برسونه.اگر مزد این همه نوکری رو با این برنامه بده ممنونش میشم.
* درباره جوانانی که تازه پا به این راه گذاشته اند چیست؟
– به نظر من هرکس پا تو این راه گذاشته خواسته شده است. قرار هم نیست همه مداح باشن از کسی که کفشها رو جفت می کنه تا چایی ریز حرمتش بالاتر باشد. خانم و آقایی که قالیها رو جارو میکند اون عزتش در خانه امام حسین بیشتر باشد.همین قدری که بتونن یک گردی را از روی درو دیوار خونه امام حسین پاک کنند دستشونو گرفتن. این بزرگواران خانواده لطف و کرم هستند ولی حیف است کسی را به عنوان مداح بپذیزند اما این عزیز نتواند آنچه را که رضایت آن بزرگواران است حاصل کند. من معتقدم مداح ها باید بیشتر قدر خودشونو بدونند. اگر امام حسین کسی رو بخواهد بالا ببرد پای بنر و سبک و آهنگ و نت و .. اینها واینستاده . گاها ً گفتم تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده پروی داند.قطعا و یقینا زمینه را برای شیطان فراهم نکنند که آدم را به سمت ریا و خود نشون دادن بکشد. به سمت خود بزرگ بینی بکشد. این در خونه هرچه آدم سر به زیر تر باشد سرافرازترش می کنند. ادب داشته باشی محترمت می کنند .نسبت به افرادی که پای مجلست مینشینند بدهکارید مردم به احترام امام حسین (ع) پای مجالس ما می نشینند.
عقیده ام این است ادب حکم میکند من در مقابل این مردم ایستاده باشم ادب حکم میکند که من عزت این مردم را داشته باشم ادب حکم میکند من به کوچک و بزرگ آنها احترام می گذارم. چون اونی که باید اثر را بگذارد کس دیگه ای است و خودم را قابل نمیدانم که خدای نکرده کوچکترین بی ادبی به مستمعین روا داشته باشم. و بعد از پایان جلسه با بقیه خوش و بشی میکنم.
زندگی به عنوان مداحان جوان و میانسال بگم. کسی که توخونه ما به عنوان خانم ما می آید ایشون به یک نوکر امام حسین خدمت می کند اینو ما باید قطعا مدنظر داشته باشیم که ایشون هم جز خدمت گذاران آستان اهل بیت است و ما باید حرمت ایشون رو زیاد داشته باشیم به عنوان یک همسر نگاه نکنیم. به این چشم نگاه کنیم که اهل بیت اونو خواستن تا به ذاکر و مداحشون و نوکرشون به احترام امام حسین کار میکند لذا حق این است که ماها احترام خانم ها و خانواده هامون و پیرترهامون رو داشته باشیم.
*فرق مداحی در قدیم با مداحی های جدید چیست؟
– من به ذهنم میاد که مداح در قدیم روالش این بود که فقط به روضه خونی نبود. مداح اسمش مشهور است . روضه خون روضه خونه اما مداح باید ذکر اهل بیت، مناقب اهل بیت، مدایح، شعرهای پندیات و مناسبتی داشته باشد و حرف را با زبان شعر به روز بزند و با زبان شعر زیبا کار کرد یقینا تمام علاقه جوانان به اون جذب می شود. بعضی شورهاو عزاداری هایی که داریم و بعضی حرفها که دوستان می زنند اونجور که باید و شاید رضایت اهل بیت را نداشته باشد یا اگر رضایتی هم هست کم باشد ما خیلی بیشتر از این باید کار کنیم. بدونیم هر یک دقیقه ای که ما میخوانیم و این خواندن ما هر یک نفری که پای مجلس مانشسته در قیامت باید جواب این کار را بدهیم. ما مداح ها باید در شعرمون امر به معروف باشه، باید نهی از منکر باشد. باید احترام ها باشد باید تشویق به احترام ها باشد اگر اینها شد شاید بتوانیم در قیامت بگیم خدایا ما به عنوان امر به معروف این کار را کردیم ولی اگرفقط به صرف روضه باشد نهایت کارمون نباشه.
*نظرتون راجع به مداح های جوان چیست؟
– من منکر سبک ها نیستم اما سبکی که مال مداحی باشد. خوندنت برای ممدوح ما کیه ما مدح چه کسی را داریم میکنیم این ریتم و نوا و این نغمه سازکاری دارد یا ندارد قرارنیست هرکه هرچه خوند ازش تقلید کنیم اینو باید دقت داشته باشند دوستان مداح جدید. اون آهنگ، نوا ضرب آهنگ آن چیزی که شان اهل بیت نداره استفاده نکنند در مجالسشون. ادبی که که عرض کردم در برابر ذات مقدس معصومین باید به زیباترین نحو بیان شود. عقیده من این است حسین تنها درست گفتن، زیبا گفتن کفایت نمیکند. قطعا ما باید مقدمه یا موخره ای برنام ذات معصومین داشته باشم که حرمت آنها را بلا ببرد. فرق بین اسم حسین و فاطمه و علی که من میگم باید فرقی داشته باشد با اسم رفیقهای من. باید تفاوت کند نوع ادای کلام من نسبت به معصومین تا نسبت به رفیقم و این عین ادب است.
*یک بیت شعر بگید :
– من نه ثنا گو و مدح خوان شمایم
ریزه خور خوان بیکران شمایم
گربدم و گرردم از آن شمایم
بنده سلطان که بسته است به سلطان
* و سخن آخر:
– همه دنیا و ما فیها خدا به دست امام حسین داده هم دنیا و هم آخر . هرچی داشته در راه خدا داده است و باید باورمون بشه که اگر این عنایت را خداوند به ما کرد که بر مصایب سید الشهدا گریه شدیم کاری کردیم که مورد رضای خدا و وجود مقدس امام زمان و اهل بیت باشد.
آخرین کلام من این است که ذاکرین و مادحین برای خودشون بخونند حتی تو خونه هاشون مجلس بگیرند اینها برکاتی است که امام حسین به ما داده .تشویق کنند مردم رو که روضه خونی های هفتگی رو تو خونه هاشون راه بندازن چیزی که سالهای سال مردم ما داشتند و متاسفانه تشریفات اینها رو از مردم ما گرفته هرجا که میرن حتی مهمونی هم که میرن بگن میخوان بخونن و برکات اینها رو تو زندگی هاشون ببینند.
چاپ شده در شماره ۹ هفته نامه مهرکریمان مورخ ۱۳ مهر ۱۳۹۵