پیمان شکنی مکرر عهدهای سست
گروه اجتماعی-هر بار که دستگیر می شوم با خود عهد می بندم که بعد از رهایی از زندان دیگر دست به سرقت نمی زنم و مواد مخدر را هم ترک می کنم اما عهد بستن های مکرر همان و عمل نکردن های تاسفبار هم همان.
مرد نسبتا جوانی که به اتهام سرقت دستگیر شده بود در گفت و گویی کوتاه با مشاور کلانتری در شرح حال خود بیان داشت: ۲۸ ساله هستم و از نوجوانی بعد از ترک تحصیل وارد بازار کار شدم اما چون درس نخوانده بودم و مهارتی نداشتم شروع به شاگردی کردم و کمی بعد عاشق یک دختر شدم و با اصرار ما دو تا، خانواده هایمان با ازدواجمان موافقت کردند اما حقوقم جوابگوی هزینه های زندگی نبود چون نه من و نه همسرم از طرف خانواده هایمان حمایت نمی شدیم و به خاطر سختی های زندگی همواره به دنبال راه چاره ای بودم تا پول بیشتری به دست آورم اما در نهایت پا توی راه کج گذاشتم و از مغازه ای که در آن کار می کردم پول برداشتم و وقتی صاحب کارم متوجه شد مرا اخراج کرد.
بعد از این ماجرا چندین جا سر کار رفتم اما متاسفانه انجام سرقت برایم عادت شده بود و خیلی زود با عدم اطمینان و اخراج های مکرر روبرو شدم و این شد که در ادامه علاوه بر سرقت به تحریک برخی از نارفیقان به حمل مواد مخدر هم روی آوردم تا اینکه به همین دلیل و انجام چند فقره سرقت دستگیر و روانه زندان شدم اما رفتن به زندان باعث شد مهر سارق بودن را بر پیشانی ام احساس کنم.
بعد از آزادی از زندان بود که دیگر هیچ کس به من به عنوان یک سارق سابقه دار کار نمی داد و اینگونه شد که همسرم هم به دلیل شرایط سخت زندگی با من ترکم کرد و طلاق گرفت و من که احساس می کردم هیچ چیز برای از دست دادن ندارم به مصرف شیشه و حشیش روی آوردم تا اینکه با یک نفر که او هم سرنوشتی شبیه من داشت آشنا شدم.
مدتی با او که از همسرش با یک فرزند جدا شده بود آواره کوچه و خیابان ها بودیم و کمی بعد با چند نفر دیگر آشنا شدیم که آن ها هم به دلیل حمل مواد مخدر و سرقت، سابقه دار و به شدت گرفتار اعتیاد بودند و به پیشنهاد آنان تصمیم گرفتیم به صورت گروهی جهت امرار معاش و تامین هزینه مواد مخدر دست به سرقت بزنیم.
در پی این تصمیم نابخردانه در قالب یک باند ۳ نفره هر چیزی که امکانش بود از سیم و کابل های برق گرفته تا لوازم داخل حیاط منزل مردم را سرقت می کردیم و آنان را از طریق یک نفر دیگر به یک مالخر می فروختیم اما خیلی زود گیر افتادیم و توسط پلیس دستگیر شدیم اما پس از تحمل مجازات های قانونی و حبس، مجددا به سبب تامین هزینه مصرف مواد دست به سرقت می زدیم و هم اکنون که یک بار دیگر به سبب ارتکاب ۳۴ فقره سرقت و زورگیری از زنان دستگیر شدم کاملا فهمیدم که از همان ابتدا با رفتن به مسیر انحراف و دست زدن به سرقت، خود را به مخمصه انداخته ام و همسر و همه زندگی ام را از دست داده ام اما تاسفبارتر این است که هر بار که دستگیر می شوم با خود عهد می بندم دیگر دست به سرقت نمی زنم و مصرف مواد را هم ترک می کنم اما عهد بستن ها و عمل نکردن های مکرر همان و بدبختی های بیش از پیش هم همان.
به اهتمام: معاونت فرهنگی اجتماعی فرماندهی انتظامی شهرستان جیرفت